کاهش جمعیت؛ سیاست القایی نظم نوین جهانی
با توجه به آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران به نظر می رسد کاهش جمعیت در کشور ایران نیز از سیاست های القایی نظم نوین چهانی الهام می گیرد.
به گزارش موج رسا; پیمان بیگدلی در یادداشتی نوشت،نتایج سرشماری سال 95 حاکی از آن است که، رشد سالانه جمعیت کشور در فاصله 90 تا 95 معادل 05/ 0 واحد درصد کاهش یافته و از 29/ 1 درصد در سال 90 به 24/ 1 درصد رسیده است. به این ترتیب کاهش شیب رشد جمعیت یک هشدار جدی برای کشور محسوب میشود که باید در سیاستگذاریهای کلان مورد توجه قرار گیرد.
در عین حال این سرشماری میزان رشد سالانه خالص جمعیت کشور در طول سالهای 90 تا 95 را 955 هزار نفر اعلام کرد که این میزان در سالهای 85 تا 90 حدود 931 هزار نفر بوده است.
از سوی دیگر تعداد خانوارهای کشور نسبت به سال 90، 14 درصد رشد داشته و از 21 میلیون و 185 هزار خانوار در سال 90 بالغ بر 24 میلیون و 195 هزار خانوار در حال حاضر افزایش یافته است.
در واقع نتایج سرشماری 95 حائز این نکته است که خانوارهای ایرانی در حال کوچکتر شدن هستند و بر اساس گزارش مرکز آمار، بعد خانوار که در سال 55 معادل 02/ 5 نفر بوده است در اواسط دهه 80 به 03/ 4، در سال 90 به 5/ 3 و اکنون به 3/ 3 نفر کاهش یافته است.
دكتر كبري خزعلي عضو گروه معارف دانشگاه علوم پزشكي تهران و رييس شوراي فرهنگي اجتماعي زنان در رابطه با سیاست های کاهش جمعیتی می گوید : «كنترل يا كاهش جمعيت از سياستهاي القايي نظم نوين جهاني براي مقابله با رشد فزاينده جمعيت به ويژه در مشرق زمين است كه پس از كاهش شديد جمعيت در غرب، جمعيت شرق به صورت تهديدي در مقابل غرب مطرح است، لذا كشورهاي به ظاهر توسعه يافته براي خود آرايش دفاعي گرفته و سياستهاي كاهش جمعيت را به عنوان آرايش تهاجمي در سالهاي اخير به كشورهاي در حال توسعه و توسعه نيافته شرق و مسلمين با انواع روشها و با آرايش تهاجمي پيشنهاد ميدهند.
اين در حالي است كه خود اين كشورها كه سياستهاي كاهش جمعيت را در گذشته اجرا كردهاند و در حال حاضر دچار مشكلات فراواني از لحاظ جمعيتي و اقتصادي شدهاند و مسأله مهم ديگر آنها افزايش جمعيت جوان كشورهاي اسلامي است كه از سوي قدرتهاي استعماري به عنوان يك خطر تلقي شده است.
افزايش جمعيت مسلمانان در درون كشورهاي غربي نيز نگراني ديگر قدرتهاي بزرگ است. رشد منفي جمعيت نژاد اروپايي و زاد و ولد زياد مسلمانان، ميتواند در بسياري از مناسبات سياسي، اجتماعي و اقتصادي كشورهاي مزبور اثر بگذارد. زيرا ميدانند كه رشد جمعيت مايه حيات و توسعه در يك كشور است و كشورهايي كه سياستهاي شديد كنترل جمعيت را تجربه كردهاند دچار مشكلاتي همچون پيري جمعيت و مهاجرپذيري بيش از حد براي تأمين نيروي كار شدهاند.
اين كشورها در حال حاضر سياستهاي ازدياد جمعيت را پيش گرفتهاند و از طرق مختلف مردم را به ازدياد نسل تشويق ميكنند اما مشكل آنها پيري جمعيت و كاهش رفتار باروري از يك طرف و به وجود آمدن فرهنگ و عادات اجتماعي در جهت كوچك نگه داشتن خانواده از طرف ديگر است كه سد بزرگي در مقابل افزايش نرخ رشد جمعيت در اين كشورهاست. و اين مهم در كشور ما نيز از طريق پذيرش سبك زندگي غربي رو به ازدياد است و تقريباً فرهنگ غالب جوانان كوچك نگه داشتن خانواده است در حاليكه بعضاً از امكانات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و رفاه خوبي برخوردارند اما تعدد فرزند را غيرارزشي دانسته ولي حاضرند خلاء عاطفي خانواده را با پذيرش حيوانات تأمين كنند.
باروری و تحولات جمعیتی در هر عصر و زمان بسیار قابل تامل جمعیت شناسان است و در هر برهه ایی افزایش زاد و ولد و کاهش آن با سیاست هایی رو به رو بوده است و در عصر حاضر کاهش باروری یکی از خطرهای بزرگ جمعیتی است و از بین رفتن نسل جوان و در پی آن نابودی نسل فامیل، جامعه آینده را همچون سایر کشورهای دیگر به جامعه یی سرد و خاموش مبدل خواهد ساخت.
فرزندان و نوادگان ما در آینده به دنبال عمه ها و خاله های مهربان، عموها و دایی های یاری رسان خواهند گشت و در این راستا شایسته است تا نخست رویه ی شهر سازی اصلاح و زندگی آپارتمانی محدودتر شود؛ ایجاد فضاهای سبز و مکان های بیشتر برای بازی کودکان فراهم شود تا فضاهای کوچک آپارتمان مانع از فرزند آوری نشود واز سوی دیگر امکانات رفاهی و بهداشتی و هزینه های کمکی برای پدر و مادر فراهم شود.
اگر چه فرزند آوری با مشکل های متعددی رو به رو شده است ولی برای حفظ نسل فامیل و برخورداری فرزندان در آینده از روبط گرم و صمیمی افراد فامیل ضروری است حتی الامکان رویه ی تک فرزندی از بین برود و پدر و مادر تمایل بیشتری برای داشتن دو فرزند داشته باشند.//
انتهای خبر/